به گفته گروه قانون کسب و کار (یک سازمان مستقل که توسط فعالین در زمینه روششناسیهای تجزیه و تحلیل سیستم و کسب و کار تشکیل شده است و تمرکز خود را بر روی طبیعت و ساختار قوانین کسب و کار و ارتباط قوانین با معماریهای سیستمها دارد)، یک قانون کسب و کار دستوری است که به منظور کنترل و تأثیر یا هدایت رفتار کسب و کار در حمایت از سیاست کسب و کاری است که در پاسخ به یک فرصت یا تهدید تدوین شده است. از دیدگاه سیستم اطلاعات، یک قانون کسب و کار اظهاری است که یک جنبهای از کسب و کار را تعریف یا محدود میکند. هدف از آن تأیید ساختار کسب و کار یا کنترل یا تأثیر بر رفتار کسب و کار است.
از نظر عملی، یک قانون کسب و کار یک اظهاریه در مورد وضعیت یک فرآیند کسب و کار یا یک دستور مربوط به تغییرات در وضعیت یک فرآیند کسب و کار میباشد. به عبارت سادهتر، یک قانون کسب و کار مشخص میکند که وقتی یک دنباله از ورودیها به یک یا چندین سناریوی خوب توصیف شده اعمال میشود، چه اتفاقی میافتد.
تجمیع قوانین کسب و کار و اتوماسیون اجرای این قوانین برای یک سازمان ارزش استراتژیکی دارد. تجمیع قوانین کسب و کار دانش استراتژیک را به دست میآورد و کنترل میکند؛ در سیستمهای قابل اجرا، این دانش بیشتر به منطق برنامهنویسی داخلی ادغام میشود، که دسترسی به آن و کنترل بر روی آن سخت است. برای گرفتن و کنترل دانش جاسازیشده، نیاز است که آن را از نمایش مبهم برنامه کامپیوتری جابجا کرده و با استفاده از یک چارچوب تعریف رسمی، به صورت مجزا مجدداً بیان کنیم.
باید در نظر داشت که با وجود مزایای زیادی که از استفاده از یک سیستم قوانین کسب و کار به دست میآید، این نوع فناوری نمیتواند بدون پشتیبانی از برخی موانع فلسفی معرفی شود، که در دو بخش بعدی به آن خواهیم پرداخت.
هنگام در نظر گرفتن استفاده از قوانین کسب و کار، ابتدا باید اصطلاحات مربوط به توصیف این قوانین را درک کنید.
در سیستمهای کسب و کار، قوانینی یه عنوان نماینده، از سیاستها و روشهای کسب و کار برنامه ریزی و تشکیل شده است. در زیر نمونههایی از آنها آمده است:
یک قانون، یک اظهاریه است که در مورد سیستم یک حقیقتی اظهار میکند، همراه با اقدامات اختیاری که باید انجام شود، بستگی به صحت اظهارات دارد. توجه کنید که مثالهایی که زده شد، با این تعریف همخوانی دارند. در واقع، تمام این قوانین میتوانند به اشکال سادهتری دوباره بیان شوند. قوانین به هر یک از این دو شکل قابل بیانند و میتوانند به شکل دیگری تغییر یابند.
جهت سهولت، ما از شکل “شرط پس از عمل” استفاده میکنیم. اقدامات میتوانند شامل تغییر محیط باشند (که سپس ممکن است شرایط دیگری را فعال کنند یا تخلف اظهاراتی را ایجاد کنند) یا محدودیت تغییری در محیط باشد، مانند اجازه ندادن یک تراکنش. شرایط زمانی ارزیابی میشوند که یک رویداد فعالسازی رخ دهد؛ زمانی که یک شرط ارزیابی شود و بعد از آن اقدامی انجام شود، میگوییم که قانون اجرا شده است. به سادگی، ما میتوانیم کلاسهای مختلفی از قوانین کسبوکار را شرح دهیم و شش نوع قانون را همراه با نمونههایی بررسی خواهیم کرد.
در هر سیستم قوانین، باید یک “واژگان” دقیق و مورد توافق برای مشخص کردن قوانین وجود داشته باشد؛ سپس میتوانیم شرکتکنندگان در سیستم را به همراه “اسمها” و “فعلها” توصیفی که برای توصیف فرآیند کسب و کار استفاده میشوند، فهرست کنیم. به عنوان مثال، در یک برنامه مخابراتی، ممکن است انواع مختلفی از مشتریان (به عنوان مثال، تجاری در مقابل مسکونی)، طرحهای صورتحساب، و خدمات و محصولات مختلفی که ممکن است ارائه شود را تعریف کنیم. این موضوع به طور خلاصه بسیاری از اصطلاحاتی را که نیاز به کارشناسان اصلی (SMEs) دارند، شامل میشود و همچنین اولین تلاش برای تجمیع دانش کسب و کار از پیادهسازی یک فرآیند کسب و کار را فراهم میآورد. به عنوان مثال، وقتی شروع به شناسایی و نامگذاری دامنههای داده میکنیم، مانند “کدهای استان خدمات پستی کشور” یا “کدهای ارز بینالمللی”، معنای تجاری برخی از مجموعههای داده را که هویت قبلی آنها تنها بر اساس ساختار نوع دقیق آنها است، مشخص میکنیم.
اظهارات بیانی در مورد موجودیتها در داخل سیستم هستند که مشاهدات معقول در مورد کسب و کار را بیان میکنند. اظهارات روابط میان موجودیتها و فعالیتها در چارچوب را توصیف میکنند. تعاریف و اظهارات به همراه ساختار داده منطقی را که قوانین کسب و کار در آن عمل میکنند، به وجود میآورند. اظهارات دانش کسب و کار را دربرمیگیرند و اصطلاحات اسمی را با عبارات فعلی به منظور توصیف حقایق در مورد سیستم اتصال میدهند، مانند:
محدودیتها اطلاعی را در مورد اطلاعیه کسب و کار بیشرط اعلام میکنند؛ در مقایسه با یک قانون، یک نمونه داده یا به این محدودیت پایبند است یا آن را نقض میکند. رویدادی که محدودیت را نقض میکند توسط سیستم رد میشود و بنابراین به تعریف، هیچ اقدامی انجام نمیشود که محدودیت را نقض کند. به عنوان یک نتیجه فرعی، این به معنای مجموعهای از محرکها و اقدامات برای نشان دادن نقض انطباق است. در ادامه چند مثال از محدودیتها آورده شده است:
یک راهنما دلایلی در مورد وضعیت سیستم یا یک هشدار در مورد تغییر ممکن در سیستم بیان میکند. نقض یک راهنما ممکن است نشاندهنده تغییری در فرآیند کسب و کار باشد که نیاز به توجه دارد. در ادامه، مثالهایی در این رابطه آمده است:
هنگامی که راهنماها نقض میشوند، سیستم هنوز در یک وضعیت معتبر است اما ممکن است به وضعیت ناخواستهای پیشروی کند که نیاز به اقدامی برای جلوگیری از رسیدن سیستم به آن وضعیت دارد. زیرا نقضهای محدودیتها تشکیل تخلف سیستم را نمیدهند، رویدادهایی که راهنماها را نقض میکنند رد نمیشوند، اما باید یک اعلان برای نشان دادن نقض تولید شود. راهنماها با برنامه BI هماهنگی دارند، زیرا ما ممکن است انگیزهها یا پیشبینیها را به این فرمت نمایش دهیم.
عملیات هر عملی است که وضعیت سیستم را تغییر میدهد، معمولاً به عنوان نتیجه نقض یک محدودیت یا راهنما. عملیات ممکن است شامل موارد زیر باشد:
یک محرک یک مجموعه از شرایط را مشخص کرده و شروع عملی را به وقوع میپیوندد که به مقدار شرایط وابسته است. محرکها میتوانند محدودیتها یا راهنماها را با عملها ترکیب کنند. به عنوان مثال:
یک استنتاج مجموعهای از شرایط را مشخص میکند که یک واقعیت را به عنوان نتیجهای از تغییرات در وضعیت سیستم تثبیت میکند. استنتاج به طور اساسی یک قطعه جدید از اطلاعات است که از وضعیت سیستم استخراج میشود؛ هنگامی که یک قاعده استنتاج اجرا میشود، این قطعه جدید اطلاعات باید به وضعیت سیستم ترکیب شود. بنابراین، اجرای یک قاعده استنتاج ممکن است منجر به آغاز تراکنشهای جدید برای ثبت دادههای جدید در مدل قوانین منطقی شود. به عنوان مثال:
یک سیستم قوانین کسبوکار مجموعههایی از وضعیتهای محیط، متغیرهای محیط و قوانین به صورت رسمی تعریف شده را شامل میشود که سیاستها، ترجیحات، راهنماها، مشغولیتها و غیره را به همراه نحوه تأثیر محیط بر اساس این قوانین بازتاب میدهد. تمام دانش در مورد یک فرآیند کسبوکار انتزاعی میشود و از اجرای صریح آن فرآیند جدا میشود؛ در عمل، قوانین با یک موتور قوانین عمومی ترکیب میشوند تا یک برنامه برای اجرای فرآیند کسبوکار ایجاد شود. یک سیستم قوانین کسبوکار شامل مؤلفههای زیر میشود:
میتوانیم یک سیستم قوانین کسبوکار را به عنوان یک ماشین انتزاعی با تعداد محدودی از “وضعیتهای” سیستم در نظر بگیریم، هر کدام از این وضعیتها یک جنبه از یک فرآیند کسبوکار را نمایان میکند (شکل زیر).
رویدادها و دادهها به عنوان محرکها عمل میکنند تا وضعیتی در سیستم تغییر کند، و قوانین کسبوکار به طور اساسی وضعیت فعلی سیستم را، رویدادها یا عناصر دادهای که محرکهای تغییر وضعیت را فراخوانی میکنند و وضعیت جدید سیستم توصیف میکنند. این سیستم باید تمام تغییرات وضعیت مرتبط با هر ورودی را شامل شود، به عنوان یک مسئله کامل. چون قوانین اعلامی هستند (یعنی آنها سیستم را توصیف میکنند) به جای آن که رویهای باشند (یعنی توصیف یک دنباله از عملیات)، در هر لحظه ممکن است تعدادی از قوانین بدون هیچ محدودیتی در مورد ترتیب اجرا اعمال شوند، که این امکان وقوع رفتار نامعین را به وجود میآورد.
به عنوان مثال، یک چراغ راهنمایی ممکن است به عنوان یک سیستم قوانین کسبوکار ساده توصیف شود که یک سیاست ایمنی در مسافرت اجرا میکند. یک چراغ راهنمایی ممکن است در یکی از سه وضعیت زیر وجود داشته باشد:
فرض کنید یک مسافر تنها در داخل سیستم وجود داشته باشد. وقتی سیستم در وضعیت 1 است، چراغ سبز است و مسافر میتواند از تقاطع عبور کند. اگر چراغ به رنگ زرد تغییر کند، سیستم وارد وضعیت 2 میشود و هر مسافری که هنوز به تقاطع نرسیده است، باید در آمادهسازی برای گذار به وضعیت 3 سرعت را کم کند. وقتی چراغ به رنگ قرمز تغییر کند، سیستم در وضعیت 3 است و تمام ترافیک باید متوقف شود. تغییر آخرین رخداد زمانی است که چراغ به رنگ سبز دوباره تغییر کند و وارد وضعیت 1 شود.
شرکت داده های هوشمند ساویس با هدف کمک به طراحی، توسعه و رشد محصول و کسب و کار خدمات متفاوتی ارائه میکند. با توجه به اینکه مجموعه شما چه ابعاد و نیازهایی دارد، برنامه همکاری و سرویسدهی به شما بطور منحصر بفرد طراحی و بصورت پروپوزال به شما ارائه میشود. با توجه به اهداف هوش تجاری و موارد مطرح شده در این مطلب میتوانید با استفاده از داشبوردهای هوش تجاری، کسب و کار خود را ارتقاء دهید.
ما در مطالب بعدی، در رابطه با تعریف قوانین کسب و کار، منابع قوانین، محدودیتهای رویکرد، مسائل مدیریتی و مطالب مرتبط به مواردی اشاره خواهیم کرد؛ امید است که ارائه این مطالب شما را به شناخت بهتر هوش تجاری نزدیک کند و بتواند موفقیتی برای کسب و کار شما باشد.
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شرکت داده های هوشمند ساویس می باشد.